جدول جو
جدول جو

معنی گوش پیچیده - جستجوی لغت در جدول جو

گوش پیچیده(یَ تَ / تِ)
کنایه از گوشمال داده. (انجمن آرا). کنایه از آگاهانیده شده، و لهذا بر شاگرد اطلاق کنند. (آنندراج). گوشمال داده و سیاست شده. (ناظم الاطباء) ، کنایه از شاگرد. (برهان) (انجمن آرا). شاگرد و تلمیذ و شاگرد مکتبی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
گوش پیچیده
کسی که گوشهای خود را با پارچه و غیره پیچیده و پوشانده، گوشمال داده تنبیه شده، شاگرد تلمیذ
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(سَ بَ گِ رِ تَ)
تابیدن گوش. میان دو انگشت شست و اشاره، گرفتن گوش کسی و گرداندن، تأدیب و سیاست و مجازات او را
لغت نامه دهخدا
گوش کسی را در میان دو انگشت شست و اشاره گرفتن و پیچ دادن برای تادیب و تنبیه او
فرهنگ لغت هوشیار